سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام حسین (ع)

                                         به نام خدا

منبع : شهدای کربلا

نویسندگان:عبدلحسین بینش،سعید جمشیدی،

باقر دریاب،رضا رحمتی ،اکبر رضایی،ابولقاسم شاکر،محمد مظفری و                                                          

سید علی مقیمی فرد

تهیه کننده : محمدرضا سجادی نیا

 

امام حسین (ع)

 

 

 

حضرت سید الشهدا ، حسین بن علی(ع) ،نوه دختری پیامبر اکرم(ص) و امام سوم شیعیان است . مادرش فاطمه(س) است که او را در روز سوم شعبان  سال سوم و به روایتی سوم یا  پنجم  ماه شعبان سال چهارم هجری در مدینه منوره به  دنیا آورد . هنگامی که نو زاد را نزد رسول خدا (ص) بردند ،از دیدارش شادمان گردید و در گوش راست وی اذان و در گوش چپ او اقامه گفت.

برخی روایت های مربوط به نام گذاری آن حضرت حاکی از آن است که نام حسین را  جبرئیل از سوی خدا آورد. روز هفتم نوزاد، آیین عقیقه به  جای آورده قوچی را سر بریدند؛و پیامبر (ص)به  دخترش فرمود که برای حسین نیز _همانند حسن_به وزن موی سرش نقره صدقه دهد . امام حسین با برادرش امام حسن (ع) تفاوت سنی اندکی داشت . از همین رو خاطره ها و سخنان به  جای مانده از پیامبر (ص)درباره هر دو برادر یکی است . در روایتی از ایشان چنین نقل شده است : « هر کس حسن و حسین را دوست بدارد ، من  او را دوست می دارم و هر که را  من دوست بدارم ، خداوند دوستش می دارد و هر کس را خدای دوستش بدارد ، به  بهشت می برد؛و هر کس آن دو را دشمن بدارد ، من او را دشمن می دارم و هر که را من دشمن بدارم خدایش دشمن می دارد و خداوند هر کس را دشمن بدارد، به  جهنم می برد.»

آن حضرت در  جای  دیگر فرموده است:«این دو فرزندم، دو دسته گل من از این  دنیایند.»
محمد بن عبدالله به نقل از ابن ابی  نعم گوید :نزد پسر عمر بودم که مردی آمد و از او درباره حکم خون پشه سوال کرد. او پرسید:اهل کجایی؟گفت:اهل عراق.گفت:{این} مرد را ببینید که از من درباره خون پشه می پرسد.و حال آن که پسر رسول خدا(ص)را کشته اند!من از آن حضرت شنیدم که فرمود: این دو(حسن وحسین) دسته گلهای من از این دنیایند.

پیامبر خدا در جای دیگراز دو نوه اش به عنوان سرور جوانان بهشت یاد کرده است.

حذیفه از آن حضرت نقل می کند که فرمود:این فرشته ای که پیش از امشب فرود نیامده است از خداوند اجازه خواسته است بر من سلام کند و مژده دهد که فاطمه سرور بانوان اهل بهشت وحسن و حسین سرور جوانان بهشت اند.

از ویژگی های امام حسین(ع) شباهت وی به رسول خدا است.عاصم به نقل از پدرش گوید:پیامبر خدا را در خواب دیدم و خوابم را برای ابن عباس باز گفتم.پرسید:آیا هنگام دیدنش حسین بن علی(ع) را به یاد آوردی؟گفتم: آری به خدا دیدن افتادگی شانه های پیامبر مرا به یاد حسین انداخت. ابن عباس گفت : ما او را به رسول خدا تشبیه می کردیم.

حسین(ع) در سال 61 هجری به شهادت رسید. سن مبارکش آن هنگام 56 سال و پنج ماه و پنج روز بود.شش سال یا هفت سال و چند ماه از این دوران را با جدش رسول خدا(ص)37 سال را با پدرش علی (ع) و 47 سال را با برادرش حسن (ع)زیست. و ده سال پس از وی که دوران امامت وی است به شهادت رسید

کنیه آن حضرت ابا عبدالله بود و از القاب مبارکش،الرشید،الوفی،الطیب،السید،الزکی،المبارک،التابع لمرضات الله،الدلیل علی ذات الله والسبط را می توان نام برد.

سید شباب اهل الجنه و سبط ،دو لقبی بود که پیامبر  خدا(ص) به ایشان عطا فرمود


قیامت

به نام خدا

موضوع : قیامت

منبع : www.parsquran.com

تهیه کننده : علمدار زاده
در بسیاری از آیات قرآن, تصویری روشن از قیامت ترسیم شده است. برای مثال در سوره تکویر که در پایین آورده شده است. لازم به ذکر است که تصاویر زیر تماما نمادین بوده و به هیچ وجه نشاندهنده عظمت این واقعه نیستند

 


به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

و آنگاه که کوهها به رفتار آیند

و آنگه که ستارگان همی ‏تیره شوند

آنگاه که خورشید به هم درپیچد

 

وقتى شتران ماده وانهاده شوند

و آنگه که وحوش را همى ‏گرد آرند

دریاها آنگه که جوشان گردند

و آنگاه که جانها به هم درپیوندند

 

پرسند چو زان دخترک زنده به‏ گور

به کدامین گناه کشته شده است

و آنگاه که نامه ‏ها زهم بگشایند

و آنگاه که آسمان زجا کنده شود

 

و آنگه که جحیم را برافروزانند

و آنگه که بهشت را فرا پیش آرند

هر نفس بداند چه فراهم دیده

نه نه سوگند به اختران گردان

 

کز دیده نهان شوند و از نو آیند

سوگند به شب چون پشت گرداند

سوگند به صبح چون دمیدن گیرد

که [قرآن] سخن فرشته بزرگوارى است 

 

www.parsquran.com

 


ظهور حضرت‌ مهدیّ قبل‌ از قیامت

                                      به نام خدا

موضع : ظهور حضرت‌ مهدیّ قبل‌ از قیامت

منبع : www.akherat.blogfa.com

تهیه کننده : محمد عساکره

 

تحقّق‌ ظهور حضرت‌ مهدیّ أرواحنا فداه‌ و رجعت‌، قبل‌ از قیامت حتمی‌ است‌

 در اخبار اهل‌ بیت‌ علیهم‌ السّلام‌ برای‌ علائم‌ قیامت‌ مطالب‌ بسیاری‌ وارد شده‌ است‌، و اصولاً برای‌ مقدّمات‌ قیامت‌ علاوه‌ بر علائم‌ خود آن‌ باید دو مرحلة‌ قبلی‌ آن‌ طیّ شود؛ یکی‌ ظهور حضرت‌ قائم‌ آل‌ محمّد علیه‌ السّلام‌ حضرت‌ مهدیّ محمّد بن‌ الحسن‌ العسکریّ عجّل‌ الله‌ تعالی‌ فرجه‌ الشّریف‌ و دیگر رَجْعت‌ آل‌ محمّد علیهم‌ السّلام‌.

 برای‌ تحقّق‌ این‌ دو موضوع‌ هیچ‌ جای‌ شبهه‌ و تردید نیست‌. موضوع‌ ظهور حضرت‌ مهدیّ أرواحنا فِداه‌ متّفقٌ علیه‌ جمیع‌ طوائف‌ و مذاهب‌ مسلمین‌ است‌.

 و رجعت‌ آل‌ محمّد علیهم‌ السّلام‌ از مسلّمات‌ شیعه‌ می‌باشد، و در سابق‌ الایّام‌ وجه‌ مائز شیعه‌ را از غیر شیعه‌ به‌ امامت‌ و رجعت‌ میدانستند. و در این‌ زمینه‌ در تاریخ‌ و سِیَر و اخبار مطالب‌ فراوانی‌ است‌.

 و بطور کلّی‌ برای‌ تکامل‌ عالم‌ و بشریّت‌، سه‌ مرحلة‌ متناوب‌ و متوالی‌ باید پیموده‌ شود:

 اوّل‌: ظُهور حضرت‌ مهدیّ أرواحنا فِداه‌ که‌ در آن‌ بشریّت‌ راه‌ سریعی‌ را بسوی‌ کمال‌ طیّ میکند.

 دوّم‌: رجعت‌ که‌ در آن‌ با پیدایش‌ ظهورات‌ و انوار و رجوع‌ ائمّه‌ علیهم‌ السّلام‌ به‌ دنیا، تمام‌ مراحل‌ استعدادیّة‌ مردم‌ که‌ در زمان‌ آن‌ بزرگواران‌ به‌ مرحلة‌ فعلیّت‌ نرسیده‌ است‌ به‌ فعلیّت‌ و تحقّق‌ میرسد.

 سوّم‌: قیامت‌ که‌ موجب‌ تکامل‌ دو دورة‌ سابق‌ و از دست‌ دادن‌ إنّیّات‌ و طلوع‌ صفت‌ جلال‌ حضرت‌ کبریائی‌ و مندکّ شدن‌ هویّات‌ و شخصیّات‌ به‌ ظهور حقیقت‌ در عوالم‌ است‌.

 این‌ سه‌ مرحله‌ بر یکدیگر مترتّب‌ بوده‌ و تا اوّلی‌ طیّ نشود دویّمی‌ نخواهد شد، و تا دویّمی‌ متحقّق‌ نگردد سوّمی‌ تحقّق‌ نخواهد یافت‌.

 دربارة‌ علائم‌ ظهور و علائم‌ رجعت‌ و قیامت‌، اخبار بسیاری‌ وارد شده‌ است‌ و بزرگان‌ در کتب‌ ضبط‌ نموده‌اند؛ گرچه‌ اطمینان‌ به‌ صحّت‌ همة‌ آنها نیست‌، و در آنها اخبار ضِعاف‌ بسیار است‌.

 ولی‌ از مجموع‌ آنها اجمالاً استفاده‌ میشود که‌ هر یک‌ از این‌ سه‌ مرحله‌ از ظهور و رجعت‌ و قیامت‌ دارای‌ مشخّصات‌ و علائم‌ و آثاری‌ مختصّ به‌ خود هستند.

 علاوه‌ بعضی‌ از آنها دارای‌ سندهای‌ صحیح‌ بوده‌ و طبق‌ قواعد اصولیّه‌، از نقطة‌ نظر پذیرش‌ قابل‌ قبول‌ است‌؛ چه‌ روایاتی‌ که‌ از رسول‌ اکرم‌ صادر شده‌ و چه‌ از ائمّة‌ اهل‌ بیت‌ سلام‌ الله‌ علیهم‌ أجمعین‌.


دوستان شیطان

به نام خدا

 

موضوع : دوستان شیطان

منبع : www.ahmadshahmasoud.com

تهیه کننده : حسین  ابوعلی

 

                                           دوستان شیطان
 انسان مسلمان بر این باور است که شیطان در میان مردم دوستانی دارد که آنها را به خدمت گرفته و ابزار کار خویش قرار داده، و شر و فساد را برای آنان زیبا و دلپذیر گردانیده، و گوشهایشان را از شنیدن اندرز و خیر خواهی کر نموده و چشمان آنها را از دیدن دلایل قدرت و عظمت خداوند نابینا گردانیده است.
آنها تسلیم شیطان شده اند،و دستوراتش را انجام می دهند، و شیطان نیزبه وسیله فریبکاریهای شرورانه اش آنها را فریب داده و فساد و تباهی را برایشان زیبا جلوه داده  است. زشتی را در چشمان آنان زیبا و زیبایی را زشت گردانیده است، و با اهل ایمان و دوستان خدا به رویارویی می پردازد و با آنان دشمنی می ورزند، و بر خلاف عمل و روش آنها گام بر می دارند، دوستان خدا ولایت و دوستی خدا را برگزیده، و او را دوست می دارند و در پی تأمین رضایت او هستند،امادوستان شیطان با خداوند و دین او دشمنی می ورزند، و اسباب خشم او را فراهم نموده اند، و در نتیجه لعنت و خشم خداوند را شامل حال خویش گردانیده اند. اگر آنان بتوانند کارهای خارق العاده ای مانند پرواز در آسمان، راه رفتن بر روی دریا را انجام دهند، هیچ ارزش و اعتباری را در پی ندارد، و این کارها تنها شعبده ها و فریبکاریهایی است که شیطان برای دوستان و هواداران خود انجام می دهد، و هر چه بیشتر اسباب وابستگی آنها را بخود فراهم می نماید. در مورد مطالبی که گفته شد، دلایل زیر را ملاحظه فرمایید:
1
. خداوندمتعال در مورد دوستان و کارگزاران شیطان می فرماید:
« و الذین کفروا اولیاءُهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون » (البقره: 257)
“کسانی که راه کفر را در پیش گرفته اند، طاغوت دوست و سر پرست آنهاست،آنها را از نور بیرون  آورده و به تاریکیها می اندازد، آنان همنشینان آتشند و در آن جاویدان خواهند ماند”.
و می فرماید: « ان الشیاطین لیوحون الی اولیاءهم لیجادلوکم، و ان اطعتموهم انکم لمشرکون » (الانعام: 121)
“بی گمان اهریمنان و شیطان صفتها مطالب وسوسه انگیزی را مخفیانه به دوستان خود القاء می کنند، تا باشما به نزاع و رویارویی بپردازند، اگر از آنان اطاعت کنید بیگمان شما هم مثل آنان مشرک می شوید”.
و همچنین می فرماید:
«و من یعش عن ذکر الرحمان نقیض له شیطانا فهو له قرینٌ و انهم لیصدونهم عن السبیل و یحسبون انهم مهتدون » (الزخرف: 37 – 38)
“هر کس از (راه و)یاد خدا روی گردان و غافل شود، شیطانی رامأمور او می نماییم،و آن شیطان همواره همنشین او خواهد بود.و آنها را از پیش گرفتن راه خداوند باز می دارد و گمان می برند که آنها خود اهل هدایت هستند”.
2. از رسول خدا صلی الله علیه و سلم در مورد فال بینان و مدعیان آگاهی از غیب سؤال شد: فرمودند،”آنها پوچ و بی ارزشند”. خدمت ایشان گفته شد:”آن مواردی را که درست از آب درمی آید شیاطین (از جای می ربایند)و آنها را درگوش دوستان خود زمزمه می کنند،و آنان نیز صد تا دروغ را به آن اضافه می نمایند”.
و می فرماید:“شیطان به سان خون رگها در همه وجود بنی آدم جریان دارد، به وسیله روزه گرفتن راه را بر او ببندید”.
  
3. گاهی برخی از انسانها به اندازه ای در شر و فساد و ستم به پیش می روند و از خیر و اصلاح و ایمان و عدالت فاصله می گیرند، که روح و شخصیتشان با ارواح و شخصیت شیاطین یکسان و همراه می شود، و هر یک از آنان (یعنی شیاطین پیدا و پنهان)به یاری و همکاری با هم می پردازند.
اما تفاوت میان کرامت اولیاء خدا و حالات و کارهایی که دوستان شیطان انجام می دهند ؛ در ارتباط نزدیک با رفتار و عملکرد و وضع و حال آنهاست.

چنانچه انسانی اهل ایمان و تقوا باشد و راه و شریعت خداوند را در ظاهر و باطن برنامه زندگی خود بنماید، چنانچه کارهایی را که بر خلاف عادت است انجام دهند، احترام و ارزشی است که خداوند برای آنان قایل گردیده است.
و چنانچه آن انسان اهل کفر و شرک و نفاق و فساد و شرارت باشد، و از هیچ گناهی فروگذاری ننماید، هر کار عجیب و غریبی را که انجام بدهد، نوعی فریب و توطئه و همکاری شیاطین است که می خواهند به آن وسیله بیشتر او را به خود وابسته نموده و اسباب انحراف دیگران را فراهم نمایند.


بهشت

                                               به نام خدا

موضوع : بهشت

منبع :             daneshnameh.roshd.ir

تهیه کننده : علمدار زاده

 

بهشت:

بهشت اقامتگاه ابدی مؤمنان و صالحان رستگار در جهان آخرت است و بهشتیان کسانی هستند که به تصریح قرآن، در ترازوی اعمال، کفه‌ی کارهای نیک‌شان از کفه‌ی بدی‌هاشان سنگین‌تر است. در قرآن مجید، بهشتیان به نام‌ها و صفت‌هایی همچون اصحاب الیمین و اصحاب الجنه خوانده می‌شوند.                                
بهشت معادل واژه «الجنّة» است و در قرآن مجید با این اسامی و اوصاف به کار رفته است:
جنة المأموی، جنّات المأوی، جنة النعیم، جنات الخلد، دار السلام، دارالمتقین، دار المقامة، عدن، الفردوس.

توصیف بهشت در سه سوره الرحمن، واقعه و دهر به صورت مفصل و در برخی از سوره های دیگر قرآن به صورت گذرا و مجمل بیان شده است و به بسیاری از نعمت های بهشتی همچون میوه‌ها و باغها و چشمه‌ساران و زنان پری‌رو با لباس‌های حریر و ... و نیز نعمت‌های معنوی همچون رضوان خداوند و ... اشاره گردیده است.
در اینکه آیا آن بهشت موعود، اکنون نیز موجود است یا نه، میان دانشمندان اسلامی اختلاف نظر است. اکثر دانشمندان معتقدند که بهشت هم اکنون وجود خارجی دارد و برای اثبات ادعای خود به ظواهر برخی از آیات استدلال می‌کنند.
در روایات مربوط به معراج و روایات دیگر نیز نشانه‌های روشنی از این موضوع دیده می‌شود. بنابراین می‌گویند بهشت در درون و باطن این جهان است اما برای ما قابل دید و درک نیست؛ به عبارت دیگر عالم آخرت و بهشت و دوزخ، بر این عالم احاطه دارد و این جهان همانند جنین در درون آن جهان قرار دارد.
آیات قرآن و روایات اسلامی دلالت دارد که بهشت نیز همانند جهنم، درهایی دارد.
امام باقر علیه السلام
فرمود:
«بهشت دارای هشت در است که عرض هر در، به اندازه چهل سال راه است
و در قرآن آمده است که جهنم هفت در دارد.
شیخ صدوق
، از علمای بزرگ شیعه، می‌نویسد:

اعتقاد ما درباره بهشت این است که بهشت دارالبقاء و دارالسلام است. مرگ و پیری، بیماری و ناخوشی، زوال و زمینگیری، غم، فقر و خستگی و فرسودگی در آن نیست.

 

درجات در بهشت

درجات در بهشت متفاوت است:
بعضی‌ از بهشتیان از تسبیح و تقدیس و تکبیر خداوند بهره‌مندند
بعضی از انواع خوردنی‌ها، آشامیدنی‌ها، میوه‌ها، لباس‌های زربفت، حریر و سندس و همنشینی با حور العین
منابع:
تفسیر نمونه المیزان؛ مجمع البیان؛ دایرةالمعارف الشیعه العامه، ج 7، ‌ص 36؛ قرآن پژوهی، ‌ص 572

 


حضرت هود(ع)

                                                                  به نام خدا

          برگرفته ازکتاب «داستان پیامبران»

          نوشته:سیدعلی موسوی گرمارودی

         تهیه کننده : سیدعبدالرحمن موسوی

 

 

                                   حضرت هود(ع) 

پس ازکم آبی محسوسی که دامنگیرقوم هودشده بود،روزی،ابری تیره وخاکستری،درگوشه ی آسمان پدیدارشد.کا-فران،به تصوراینکه ابرمزارعشان راسیراب می کند،شادمان شدند.همه گردآمده بودندوبه آسمان می نگریستند.یکی ازآن میان گفت:این هوددیوانه کجاست؟اوبرای ماعذاب می طلبید.اورابیاوریدتاببیندکه خدایان مابرخدای اوپیروزشدندواینک آن ابر،تابالای کشتزارهای تشنه ی ماخواهدآمدوآنگاه...باران،باران خواهیم داشت!ابرکم کم پبشترآمدوتمام آن نواحی راپوشاند.سپس نسیمی که ازآن شادمانه یادمی کردندتندترشدورفته رفته تندبادباقوت بسیار،همراه باصدای دهشت زا،وزیدن آغازکرد.اماحتیٍٍٍٍٍ یک قطره باران هم نبارید!لبخندهاازلبان محوشدوبه جای آن،وحشت وهراس دردلهانشست.هود،آرام ومطمین،امابه سرعت،خودرا به مردم رساندوفریادبرآورد ای مردم،استغفارکنیدوبه: خدای یکتاروی بیاورید.این آغازهمان عذابی است که شماراسالهاازآن بیم می دادم.بتهای خودرابشکنیدوهمه به پروردگاریگانه سجده بریدوازاوطلب عفوکنید.ولی آن قوم بت پرست که یک عمرسخنان هودرابه مسخره گرفته بودند.درآن لحظه ی خطیرنیزچشم برحقیقت بستندوهمچنان برعقیده ی خودپای فشردند.خیراین ابری نبودکه برای ماباران آورد.هودگفت:به خداچنین نیست،این همان عذاب خداست.طوفان چنان سخت شدکه حیوانات اهلی دربیابان به هوابرخاستندودرختهاازجاکنده شد.قوم هودازترس به خودلرزیدندوبه خانه هایشان پناه بردند،به این امیدکه ازاین بلای ناگهانی جان سالم به دربرند!امابادچنان بی وقفه وپرقدرت وهولناک می وزیدکه جزخانه ی هودکه اووپیروان مؤمنش درآن جای گرفته بودند،بقیه ی خانه هااززمین کنده شدوهریک ازآنهابه گوشه ای پرت ودورافتاد.آن قوم بت پرست نیزچون نخلهایی ازریشه برکنده به دام بلاگرفتارشدندوجزهودویارانش،احدی  ازآنان باقی نماند.قوم هود،درسرزمینی به نام «احقاف»درجنوب شبه جزیره ی عربستان بین یمن وعمان،زندگی می کردندهمه ازنعمت های بیکرانی برخورداربودندودرآسایش ورفاه،روزگارمی گذارانیدند.زراعتی پررونق وآبی فراوان وباغهای سرسبزوخانه هایی کاخ مانندداشتند.ولی این همه نعمت راعطیه ی بتهایی می دانستندکه معبودآنهابود.بتهاراارج می نهادندوبه نیایش آنهامی پرداختندوچاره ی مشکل ازآنهادرخواست می کردند.بت پرستی این قوم ،سرانجام به آنجاکشیدکه فساداخلاقی وتضادطبقاتی میان صعفاوتوانگران،چنان فاصله ای بوجود آورده بودکه هردمتحمل ناپذیرترمی شد.برای هدایت آن ستمکاران گمراه ودعوت به پرستش پروردگار،خداوندهودرابه پیامبری فرستاد.هودخودازهمان قوم بودوباآنان آشنایی داشت.اوهم به لحاظ نسب،اصیل بودوهم ازجهت اخلاق،نمونه.هماراده ای آهنین داشت وهم شکیباوبردباربود.ازاین حیث،بتعزمی راسخ وایمانی خلل ناپذیر،دعوت خودراآغازکرد:ای مردمان،ای قوم من،چرااین بتهای بی جان راکه ساخته ی خودتان است به پرستش می گیرید؟بدانیدکه شماراخدای یکتایی است که آفریدگارهان وجهانیان است.تنهااورامعبودخویش قراردهیدوبدورروی آوریدوراه ضلال مپویید.قوم هودکه سالیان متمادی به پرستش بتهاخوگرفتهوهیچ درموردآنهاتفکرنکرده بودند،به اعتراض به مقابله برخاستند:مگرعبادت این خدایان راگناه می دانی؟آیامی خواهی ازشیوه ی پدران خوددست بکشیم وگفته های دروغ سفیهی چون توراتصدیق کنیم؟هود،بابردباری بسیار،جواب داد:این بتهانه جلب خیرمی توانندکردنه دفع شر.نه عقل به پرستش آنهاحکم می کندنه منطق.به خودآییدوبه یگانگی اواقرارکنیدوازآنچه پیش ازشمابرقوم نوح رفت عبرت گیرید.من تنهارسالت اوراابلاغ می کنم ودراین راه ازشمامزدی نمی طلبم.اگربه خداایمان بیاورید،مشمول رحمت ولطف اومی شوید.ولی اگرهمچنان برکفرخوداصراربورزید،بدانیدکه به عذابی سخت گرفتارخواهیدشد.هرچه هودازپاداش هدایت سخن می گفت وازعذاب کفربیمشان می داد،درآنان تأثیرنمی کرد.آنهاخودرابه بی خردی متهم می کردندوگفته های اوراوهم وخرافه می دانستند.سرانجام،هنگام عذاب موعودفرارسیدوازآن سرزمین که روزگازی سرسبزوآبادبود،هیچ نماند


جایگاه معاد

                                                  به نام خدا

منبع : معاد

نویسنده : محسن قرائتی

تهیه کننده : محمدرضا سجادی نیا

 

جایگاه معاد

 

 

معاد در عقل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد زیرا کیست که نپرسد ویا نخواهد بداند که :آینده انسان و جهان چه می شود؟پایان عمر و تلاش ما به کجا می رسد؟

             نتیجه و هدف از زندگی چیست؟آری این سوال ها برای همه مطرح است.

 

                    در پاسخ دو جواب داریم:

 

                                                أ‌-          تمام ادیان الهی با استدلالی که در آینده بیان خواهیم کرد آینده جهان و انسان و نتیجه کارها و تلاش او را بسیار روشن و امید وار کننده و روح بخش می دانند                              

 

                            قران می گوید ((و ان الی ربک المنتهی)) همانا نهایت و پایان به سوی پروردگارت می باشد .

 

 

                                               ب‌-        مکتب های مادی آینده جهان و انسان را بن بست و تاریک و فانی و نیستی می دانند و این دید چقدر خطرناک و یاس آور است علاوه بر این چنین مکتب هایی هیچ گونه دلیل علمی هم برای عقیده خود ندارند .

 

 

ریشه ها و زمینه های فطری

گر چه افرادی به زبان، معاد را نمی پذیرند ولی نا خود آگاه در عمق جان خود احساس ابدیت برای انسان دارند و گاه و بیگاه از خود علامت هایی نشان می دهند که دلیل آن

است که با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم حاظر نیستند انسانیت و شخصیت واقعی او را نابود و نیست شده بدانند که ما نمونه هائی از این علامت ها را در اینجا بیان میکنیم:

 

 

1.      تمام منکران معاد به قبر نیاکان  خود احترام می کذارند .

2.      نام شخصیت های مرده را بر روی خیابان ها و موسسات و مدارس و دانشگاهها می گذارند .

3.      همه آنها میل دارند که بعد از مرگ نامشان به  نیکی برده شود .

4.      نام نیاکان را روی فرزندان خود می گذارند .

5.      گاهی مردگان خود را مومیایی  کرده تا فاسد نشوند .

 

                                       

اگر منکران معاد ،مرگ را نا بودی انسان می دانند این قبیل اعمال چه توجیهی دارد و چون آنان مردن را نیستی و هیچ می دانند پس به  گفته  خودشان شده مقبره می سازند و دسته گل روی قبر می گذارند و به  نام مردگان نام گذاری می نمایند ! آری اینها همه نشان می دهد که مخالفان معاد هم در دل یک نوع ایمانی (گر چه بسیار ضعیف )به  بقای روح و انسانیت و شخصیت انسانی  دارند که با مرگ از بین نمی رود ، باز هم کمی توضیح دهیم.

راستی اگر مردن نابودی است ، مومیایی کردن مردگان که در طول تاریخ بوده چه تفسیری دارد ؟

اگر مرگ را نابودی می دانند  چرا قوم ها و نسل ها نام نیا کان خود را روی فرزندان خود می گذارند و به  آنان افتخار می کنند و اگر کسی لگدی  به قبر پدرشان بزنند با او پیش چشم ما می درخشد و مساله زنده شدن مرده را برای ما (با آن همه عظمت )ساده و  ممکن جلوه می دهد .


خواب

                                به نام خدا

 

                                  خواب

خواب هم می تواندرویاباشد،هم کابوس.هم می تواندبرایمان نویدبخش وهم می تواندرعب آورباشد.چه زیباوچه هراس آورمی توان آن راتعبیرکرد.خواب برادرمرگ است وهربرادری هرقدرشبیه به هم ،تفاوت هایی نیزبایکدیگردارند.خواب مانند مرگ است ولی باتفاوت هایی.درخواب ماتقریبا"مرگ راتجربه می کنیم،ولی خواب سنگینی مرگ راندارد.درخواب روح به پروازدرمی آیدوبه بیکران هاسفرمی کند،این سفربه بیکران هاوقتی دارد،وقت آن تازمان بودن مادرخواب است.این برادری خواب ومرگ می تواندبه همزادی تبدیل شودوروح انسان دیگربه کالبدآدمی بازنگرددوفردبمیرد.درخواب مثال مردگانیم.خواب بسیارزیبابرای خستگان وعاجزان ازکاروزندگی روزانه است،اماخواب برای بعضی هاسنگین وتنگ است. خواب عقل وهوش وچشم وگوش راازکارهای روزانه بازمیداردوبه آن استراحتی می دهد. خواب یک آیت الهی است،یک نشانه خدایی است.خواب یکی ازمعجزات خداوندتواناوقادرمتعال می باشد.درتاریخ که بنگریم روایات وداستانهای زیادی درموردخواب ، این معجزه پروردگاربیان شده است.روزگارانی که پیامبرخداحضرت یوسف(ع)درزندان عزیزمصربه ناحق گرفتاربود.دوزندانی ازدرباریان خوابشان رابرای پیغمبرخداتعریف کردندوحضرت یوسف خوابشان راتعبیرکرد.یک نفرخوابش نکوتعبیرشدودیگری شوم.این اتفاق باعث شدکه فرزندیعقوب پیامبربه دربارفرعون زمان خودراه پیداکند.فرعون خوابی دیده بودکه کسی قادربه تعبیرآن نبود،ولی یوسف نبی خوابش راتعبیرنمودوباآن تعبیرخواب اززندان عزیزرهایی یافت وبه عنوان وزیرفرعون منسوب گردید.درتاریخ داستانهای دیگری نیزموجوداست که اهمیت خواب رانشان می دهدازجمله داستان نمرودوفرعون که خواب دیدندحکومتشان بابه دنیاآمدن کودکی به نابودی کشیده خواهدشد. یکی ازمعجزاتی خداونددردوران رسالت پیامبراکرم(ص)ودرزمان جنگ بدربود.وقتی پیامبربرای جلوگیری ازکاروان ابوسفیان به راه افتاد،ابوسفیان ازترس غارت شدن کاروان بوسیله ی پیامبر(باآنکه تعدادسپاه پیامبربسیارکم وباسلاح هایی ناچیزتاآنجاکه فقط چهارشمشیردرسپاه پیامبربود،دوشمشیرسالم ودوشمشیرشکسته.)ولی ترس ابوسفیان ازسپاه پیامبر(ص)نبود،ترس اوازایمان آنان بود.پس فردی رابرای خبرکردن قریش فرستادوچندین نفردرراه ودرآماده سازی لشکرخوابهایی مبنی برنابودی ومردن افرادمختلفی دیدند.

سیدعبدالرحمن موسوی

کلاس دوم کامپیوتر 101

موضوع : خواب


قران

                                                 به نام خدا

 

موضوع : قران

منبع : www.ahmadshahmasoud.com

تهیه کننده : حسین  ابوعلی

                                          قران

                           

انسان مسلمان ایمان دارد که قرآن کتاب خداوند می باشد و آن را به گرامی ترین پیامبر خود حضرت محمد نازل نموده است، همانگونه که کتابهای دیگری را برای پیامبران نازل گردانیده بود. و خداوند به وسیله قرآن احکام و قوانین کتابهایی را که پیشتر نازل گردیده است، منسوخ نموده، همچنانکه به وسیله رسالت حضرت محمد همه رسالتهای پیش از آن را خاتمه داده است.   قرآن کتابی است که مهمترین و باارزشترین قوانین خداوند را در بردارد، و خداوند خود کسانی را که به آن تمسک نمایند و پیروی کنند به سعادت دنیا و آخرت وعده فرموده، و کسانی را هم که به رهنماییها و قوانین آن پشت می کنند، به بدبختی و عذاب در دنیا و آخرت مبتلا می گرداند.  قرآن تنها کتابی است که خداوند سالم ماندنش را از زیاد و کم و تغییر و تبدیل و ماندگاری آن را تا آخرین لحظه های زندگی بر روی زمین ضمانت نموده است. این مطالب بر مبنای عقلی زیر قرار دارند:
 دلایل عقلی:
1. قرآن: بسیاری از علوم طبیعی و اجتماعی راکه در زیر به آنها اشاره می شود، شامل می گردد، و این در حالی است که پیامبر اسلام امّی و درس ناخوانده بوده و به هیچوجه در هیچ مدرسه ای آموزش ندیده است.
 1- علوم طبیعی  2- علوم تاریخی  3- دانش حقوق و قانونگذاری.  4- علوم جنگی و سیاسی  .        اشاراتی که قرآن راجع به آن علوم دارد. دلیلی محکم برآن است که کلام خداوند و وحی اوست. زیرا عقل انسان محال می داند که انسانی امی و درس نخوانده، آنگونه راجع به آن علوم زبان به سخن بگشاند.
 2
. خداوند همه انسانها و جنیان را در مورد آوردن همانند قرآن به هماوردی می طلبد و می فرماید:  « قل لَئن اجتمعتِ الإنسُ و الجنُّ، علی ان یأتُو بمِثلِ هذالقُرآنَ لا یأتُونَ بمثلهِ و لو کانَ بعضُهم لبعضٍ ظهیراً» ( الإسراء: 88)  " بگو اگر همه مردمان و پریان گرد آیند و متفق شوند، بر اینکه همچون این قرآن را بیاورند نمی توان مانند آن را بیاورند و ارائه دهد، هر چند برخی از ایشان پشتیبان و مددکار برخی دیگر شوند".   همچنین همه فصیحان و سخنوران عرب را فراخوانده است که اگر می توانند ده یا حتی یک سوره همانند قرآن را سرهم کنند، و در عمل نتوانستند و کاری از پیش نبردند. و این نیز دلیلی بسیار محکم بر آن است که قرآن کلام خداوند است و به هیچ یک از انسانها تعلق ندارد.  
3
. خبر دادن قرآن از اخبار غیبی که پاره ای از آنها به همانگونه که قرآن خبر داده بود، به وقوع پیوست.   
4
. وقتی که مسلم است خداوند کتابهای دیگری را مانند تورات برای حضرت موسی و انجیل را برای حضرت عیسی نازل نموده، نباید نزول قرآن را از طرف خداوند برای حضرت محمد" صلی الله علیه و سلم" انکار نمود . آیا عقل بشری حق دارد و می تواند نزول قرآن محال بشمارد ؟ بلکه بالعکس عقل انسان نزول و بودن آن را ضرورتی حتمی بشمار می آورد.
5. همه پیشگویی های قرآن دقیقا به همانگونه که بیان گردیده تحقق پیدا کرده اند، و همچنین خبرها و حقایق تاریخی را که بیان نموده است مطابق آن چیزی است که روی داده اند و همچنین احکام و قوانین او در عمل تجربه شده و توانسته اند که امنیت و عزت و کرامت و علم و عرفان را به ارمغان بیاورند‌. حکومت خلفای راشدین" رضوان الله علیهم" شاهد صادقی بر این مدعاست. همه آن مطالبی که گفته شدند، دلیل و شاهدی قوی بر کلام خداوند و وحی بودن قرآن و آمدن آن برای رسول خدا می باشند.